×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

دیدار در زیر باران

شعر وترانه فارسی و عربی

× شعر و ترانه فارسی و عربی استفاده با ذکر منبع بلا مانع است
×

آدرس وبلاگ من

ehsanhasani.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/ehsanhasani

جنگِ طف 5 کاروان امام حسین (ع) در راه کوفه

جنگِ طف 5 کاروان امام حسین (ع) در راه کوفه

آخر شب با صلاة آغاز کرد ، بندِ اسبِ خوش رکابش باز کــــــــــــــــــرد

در مدینه ماندگان نالیده اند ، سیرِ طوفانِ شقایق دیده انـــــــــــــــــــــــــــد

بدرقه کردند گل های بهار ، در مسیری سخت جوشان چون قــــــــــطار

قافله در راهِ کوچِ عاشقان ، کاروانی جمع کرده دلبـــــــــــــــــــــــــران

با حسین ابن علی همرزم شد ، ابو الفضل و زینبان در بزم شـــــــــــــــــد

لشکری زیبنده هفتاد و دو تن ، در مهارت صاحب خبره و فـــــــــــــــــن

بچّه و معلول و بیمار داشتند ، چون علی پرچم عدل افراشتــــــــــــــــند

زره پوشیدند به تن مردان دین ، صد تشکر دارد و صد آفریـــــــــــــن

همچو حیدر می درخشیدند به جنگ ، صلح خواهانِ جهانی بی درنــگ

جنگ و خونریزی به دل تحمیل شد ، با تنِ خوشبویِ گل تمثیل شــــــــد

دشمنِ سر سختی آمد دل شکافت ، این همه خونریزی با رحمش نبافــت

بچّه ها گریه کنان زن ها خموش ، مردها آماده و شمشیر بـــــه دوش

راهِ سختی در بیابان طی نمود ، مرحبا بر صبر دل ها ســـــــــی درود

همه مشتاقِ شهادت آمدند ، با شجاعت و قناعت آمدنـــــــــــــــــــــــــــد

چونکه از تسلیم آزرده شدند ، سالها از درد پژمرده شدنــــــــــــــــد

راهِ چاره دعوتِ خلقی به یاد ، عاقبت هر جان محرابش مـــــــــــــــعاد

چند روزی در سفر با گرد و باد ، فکر آینده و غم خیلی زیــــــــاد

تا که در نزدیکی مرزِ عراق ، دیده شد آتشِ خشمــــــــــی داغ داغ

حر و یارانش رهِ قافله بست ، با تعصّب وصلِ مهمانی گسســـــــــــت

خالی شد از آب تر خورجین ها ، بچّه ها گریان و تشنـــــه ای خدا

راهِ آب ابن یزید را دور زد ، مانعی گشته مگر جنگ و نبـــــــــــرد

قافله در جوشِ بر گشتن همی ، لیک حر مانع شده با ماتمــــــــــــی

آب کم دارند و هر سو بسته شد ، پس و پیشِ عشقِ دل سر بسته شد

یک نشستی جور شد پایِ زمین ، حر و یارانش و عبّاس و حســـین

فکر کرده حر حسین باطل طلب ، نمی دانسته حسین صاحب نسب

همان لحظه حر به تعظیمی پرید ، پایِ ابن فاطمه با جان کشـــــــید

بوس کرده روی دلبر شادمان ، از پشیمانی به دل کرده نهــــــــــــان

رفت با قومش سخنرانی گشود ، گفت حر تسلیمِ عشقِ خود نمــــــود

هر که با حر دوست دارد جنّت است ، با سلام و حسِ عشق و لذّت است

همدوش گردد با امام مسلمین ، همقطاران این حسین است این حســــــــــین

در صدی با حر به اسلام آمدند ، عده ی دیگر درِ دشمن زدنــــــــــــــــــــــد

حر و فرزندان و خویشان در ختام ، همرهی کردند حسین در هر پیام

ظفر مندان در سفر رفتند به پیش ، زیر چتر آن خدا با قوم و خویــــش

ضمنِ شکرِآن  خدا با صد سلام ، پرواز کردند چون پرستوهـــــــا به دام

 

جاسم ثعلبی ( حسّانــــــــــــــــــــــــــــــــــــی ) 30/08/1391

منتظر سروده بعدی جنگ طف 6  حر و فرزندش در راه شهادت

 


دوشنبه 28 آبان 1391 - 6:33:40 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


حادثه


دردِ یتیمی


جنگِ خاطرات


جنگ سرنوشت


مارمولک


عشق دلم تو دریا


الی مولودنا الجدید (عبّاس


الی مولودنا الجدید (عبّاس


باز باران


مدل پسندی


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

57945 بازدید

80 بازدید امروز

2 بازدید دیروز

110 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements